از جمله چالشهای زبان آموزان یادگیری گرامر است. تا جایی که بعضی از آنها از گرامر متنفرند و بعضی هم نه. در مورد این موضوع دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. در اینجا میخواهیم در مورد این موضوع که گرامر را چگونه بخوانیم صحبت کنیم. امروز قرار است موضوعی نسبتاً ترسناک را باهم بررسی نماییم. این موضوع ترسناک نامش گرامر است. وقتی اسم گرامر را میآوریم بعضی افراد حس خوبی دارند نسبت به آن، اما بعضی نه، آن را دوست ندارند. اینکه در کدام دسته قرار میگیرید را نمیدانم. اما پیشنهاد میکنم یک لیوان چای بریزید و شروع به خواندن این مقاله نمایید. زیرا این مقاله تا آنجا که میدانم طولانی است.
سؤالاتی مانند اینکه آیا بدون مطالعه گرامر هم میشود زبان انگلیسی یاد گرفت؟ آیا بدون یادگیری گرامر هم میتوان انگلیسی را خیلی روان صحبت کرد؟ آیا ابتدا باید از یادگیری گرامر شروع کنیم یا آن را باید بعد از گذشت مدتزمانی از یادگیری زبان شروع کنیم؟ و بسیاری سؤالات دیگر وجود دارند. در این مقاله میخواهیم به این سؤالات پاسخ مناسبی بدهیم. پاسخ این سؤالات با توجه به نظرات 11 کارشناس حرفهای دادهشده است. بنابراین پیشنهاد میشود تا انتهای مقاله ما را همراهی کنید.
نگرشهای رایج نسبت به گرامر
در رابطه با گرامر همیشه نظرات مختلفی میان زبان آموزان و مدرس ها وجود دارد. اما در اینجا میخواهیم در مورد دو نگرش صحبت کنیم که در واقع مرسوم ترین نگرش بین زبان آموزان و مدرسان هستند.
نگرش گرامری
زبان آموزان این نگرش را دارند که باید از همان ابتدا ساختار جملات آموخته شود و از همان ابتدا به بهترین شکل ممکن ساختار جملات را بیاموزند و رفته رفته در این زمینه پیشرفت نمایند. اعتقاد طرفداران این نگرش این است که بدون گرامر جملاتی به هم ریخته و نامنظم خواهیم داشت.
نگرش در معرض قرارگیری
در مقابل نگرش اول گروه دیگری نیز هستند که اعتقاد دارند یادگیری گرامر می تواند مانعی برای درک بهتر زبان و سرعت یادگیری باشد. ایده آن ها این است که گرامر را باید در قالب زبان انگلیسی یاد بگیریم و از همان ابتدا خود را در معرض اصطلاحات و جملات انگلیسی قرار می دهند. این افراد می گویند گرامر را می توان در جملات مختلف انگلیسی یاد گرفت. در معرض قرار گرفتن برای طرفداران این نگرش حرف اول را می زند.
گرامر چیست؟
مهارت ساختاری که برای شرح خود استفاده می کنیم را گرامر می گوییم. هرچند درک ما از گرامر بالاتر برود، اثر زبان را بهتر درک می کنیم. همچنین باید گفت گرامر درک ما را در زبان بالا می برد. در این تعریف این قسمت از تعریف بیشتر مورد توجه قرار می گیرد، این است که درک خود را از این که گرامر چگونه کار می کند، بالا ببریم. البته نیازی نیست که بدانیم گرامر چیست، باید تلاش کنیم تا به بهترین نحو ممکن آن را به کار ببریم. کودکی 5 ساله را در نظر بگیرید که می تواند به راحتی حرف بزند و در صحبت کردن هیچگونه مشکلی نداشته باشد، با این که حتی نام گرامر هم به گوشش نرسیده است. زیرا گرامر زبان را به شکل طبیعی و به صورت ناخودآگاه به کار می گیرد. این به این معناست که کودک می داند گرامر به چه شکلی کار می کند و در ذهن خود زبان و گرامر آن را کد گشایی کرده و بنابراین می تواند به بهترین شکل ممکن از آن استفاده کند.
به نظر شما هدف اصلی از یادگیری زبان چیست؟ در واقع ما از زبان برای برقراری ارتباط استفاده می کنیم. بنابراین زبان کلید و ابزار ارتباط است. در یادگیری زبان نباید به دنبال حل تمرین و آگاهی از قواعد بود، چرا که در صورت استفاده از شیوه درست یادگیری، گرامر به صورت ذاتی و درونی می شود. برای این که این موضوع را بهتر متوجه شویم، باید نظرات کارشناسان حرفه ای را در نظر بگیریم و از نظرات آن ها برای درک بهتر گرامر بهره ببریم.

لوکا لامپاریلو
کارشناس اول : لوکا لامپاریلو
صحبت های لوکا لامپاریلو ( زبان آموز حرفه ای و مدرس زبان – مسلط به مکالمه در 12 زبان گوناگون ) :
گرامر زبان مانند کد گشایی است. حال باید به این سوال پاسخ دهیم که چگونه باید کد را بازگشایی کنیم تا به چیز قابل فهمی تبدیل شود. برای مثال ترتیب اعداد صحیح را که اصطلاحاً به آن ها اعداد فیبوناچی گفته می شود، به اعداد زیر توجه کنید:
0-1-1-2-3-5-8-13-…
حال بهجای آن که این اعداد را توضیح دهیم، یک راهنمایی میشود. بین هر جفت از اعداد یک رابطه مشخص و ساده قرار دارد. به دقت به اعداد نگاه کنید تا رابطه را دریابید. اگر متوجه نشده اید، دوباره به دقت نگاه نمایید. راه حل را یافتید؟ آیا به احساس رضایت دست یافتید؟ حال در نظر بگیرید اگر فقط این توضیح داده می شد:
اولین اعداد 0 و 1 هستند و هر عدد بعد جمع 2 عدد قبلی است و فرمول آن به صورت زیر است:
Fn= Fn-1+Fn-2
با مقادیر f0= 0 و f1=1

اولی ریچادرز
کارشناس دوم: اولی ریچادرز
صحبت های اولی ریچادرز ( مدرس و زبان آموز حرفه ای که به 8 زبان زنده دنیا صحبت می کند) :
واضح و مشخص است که باید از گرامر آگاه بود. اگر در یادگیری زبان دوم، یادگیری گرامر را در اولویت قرار دهید، بسیار خطرناک است. یادگیری گرامر خوب است اما خطرناک هم می تواند باشد. به دلایل زیر برای خطرناک بودن گرامر توجه نمایید.
- برای هر چیزی یک هزینه فرصت وجود دارد، به این صورت که اگر برای چیزی زمان صرف می کنید، در واقع زمان برای انجام چیزهای دیگر را از دست می دهید.
- گرامر بسیار پیچیده است و یادگیری کامل آن زمان زیادی را می طلبد.
- در مکالمه به زبان دیگر گرامر تنها 20% مکالمه را شامل می شود. 80% دیگر استفاده از لغات مختلف است.
- بنابراین اگر قصد دارید به زبان مورد نظر صحبت کنید، عاقلانه نیست وقت خود را صرف یادگیری گرامر کنید، زیرا بخش زیادی از زمان خود را صرف یادگیری چیزی می کنید که در مقایسه با چیزهای دیگر اهمیت چندانی ندارد.
- برای اینکه انگیزه خود را بالا نگه دارید، باید همیشه احساس کنید که در حال پیشرفت هستید.
- بنابراین اگر می خواهید همیشه این حس پیشرفت را داشته باشید، بهتر است به صورت دائم مهارت ارتباطی خود را افزایش دهید.
- همچنین برای بالا بردن مهارت ارتباطی خود باید 80% قضیه را در نظر بگیرید نه 20%
باید به این دیدگاه برسید و به آن اعتقاد پیدا کنید که اگر با 80 درصد میتوانید یک مکالمه را به پیش ببرید، داشتن اشتباهات گرامری هیچ اهمیتی ندارد. البته شاید ریشه مشکل را در این دید که تمام هدف کتابهای درسی این است که به آموزش گرامر انگلیسی از مبتدی تا پیشرفته بپردازند، اما چرا؟
- یادگیری گرامر چیزی است که مردم انتظار آن را دارند.
- آموزش گرامر در مقایسه با آموزش چیزهای دیگر بسیار ساده تر و آسان تر است. اما بسیار کاربردی مباشد.
کارشناس سوم: آنا مریت
صحبتهای آنا مریت ( استاد EFL، مقالهنویس حرفهای در حوزه زبانآموزی )
کارشناس چهارم: لوکان کرن
صحبتهای لوکان کرن ( موسس سایت Leicht-Deutsch-Lernen.com )
این چیزی است که وقتی از دانش آموزان درباره گرامر پرسیده میشوند، بهعنوان پاسخ داده میشود. این پاسخ به خوبی درک میشود. وقتی در مدارس زبان میخوانید، متوجه میشوید که چه میزان از گرامر متنفر هستید. البته باید گفت این تنفر نسبت به گرامر نیست، بلکه به خاطر روشی است که با آن گرامر تدریس میشود. تمرینهای گرامری زیادی توسط دانش آموزان در مدارس حل میشود و آنها وادار میشوند که قواعد گرامری زیادی را حفظ کنند، قواعدی که هیچچیزی از آنها متوجه نمیشوند، دانش آموزان از این قواعد عصبانی میشوند و درنهایت کم میآوردند، زیرا هیچ درکی از گرامر زبان پیدا نمیکنند. در واقع هرچه بیشتر سعی در یادگیری گرامر میکنید، بیشتر گیج میشوید، زیرابه ازای هر قاعده یک استثنا خاص هم وجود دارد. پس بدانید که یادگیری زبانهای دیگر فراتر از یادگیری گرامر است.
در ابتدا شما نیاز دارید متوجه چیزی که میخوانید بشوید، نیاز دارید تا متوجه چیزی که میشنوید شوید، نیز دارید با تلفظ کلمات آشنا شوید. بنابراین چیزهای زیادی هستند که باید آموزش داده شوند. اگر گرامر را دوست ندارید، روی آن متمرکز نشوید. زیرا شمارا خسته میکند و بهاحتمال زیاد دیر یا زود از آن خسته خواهید شد. پسروی چیزهای دیگری تمرکز نمایید و چیزهایی را که از گرامر مهمتر هستند در اولویت قرار دهید. بهعنوان مثال داستانهایی که به زبان آلمانی ارائه دادهشده، برای آنها ترجمه انگلیسی هم ارائهشده است. بنابراین میتوانید این داستانها را هم به انگلیسی بخوانید و هم به انگلیسی گوش دهید. اگر معنای کلمهای را نمیدانید میتوانید با یک نگاه کلی به ترجمه داستان را بفهمید و داستان را پیش ببرید. بنابراین چیزهایی که به آن نیاز دارید همگی در اختیار شما قرار دارند.
چیزهایی مانند ترجمه برای درک بهتر، صدای ضبطشده برای تلفظ، متن برای درک املا و پرسش و پاسخ در انتهای داستانها به شما امکان فعالیت متقابل را میدهند. اگر زبانی را به این روش تمرین کنید، میتوانید تلفظ، املا، کلمات جدید را بهراحتی و با سرعت بیشتری یاد بگیرید، علاوه بر اینها میتوانید گرامر را هم ناخودآگاه یاد بگیرید. با این کار حسی را در خود پرورش میدهید که به آن حس صحیح بودن میگویند. در واقع اگر هدف شما رسیدن به سطح سلاست و روانی است، داشتن این حس بسیار مهمتر از دانستن قواعد گرامری است. اگر یک زبانآموز سطح پیشرفته هستید، میتوانید با خواندن کتابهای مناسب سطح خود، گوش دادن به پادکست ها، تماشای فیلمها با زیرنویس انگلیسی این حس را در خود پرورش بدهید. با دیدن متون میتوانید چیزهایی را که بارها و بارها تکرار میشوند، ببینید و بنابراین متوجه میشوید چه چیزهایی برای شما مشکل است و پسازآن به کتابهای گرامری مراجعه نموده و یا همچنین میتوانید از افراد کمک بگیرید.
کارشناس پنجم: ایتن زینهو
صحبتهای ایتن زینهو ( عضو گروه Real Life English )
گرامر بسیار بااهمیت است اما نباید بیشازحد بر آنها تمرکز شود. باید به آن به این شکل نگاه شود: ما چه میزان به گرامر زبان خودم اهمیت میدهیم و به آن فکر میکنیم؟ بسیاری از افراد حتی در توضیح گرامر زبان خود نیز توانایی ندارند اما زمانی که میخواهند زبان انگلیسی یاد بگیرند زمانی زیادی را صرف آن میکنند. زمانی که به دنیا میاییم، حدود دو سال فقط به زبان خود گوش میدهیم. زمانی که شروع به صحبت میکنیم اشتباهات زیادی میکنیم و با آزمونوخطا و تقلید از دیگران مهارت خود را بهتر میکنیم. با ورود به شروع به یادگیری خواندن و نوشتن میکنیم و بعد از چند سال بالاخره به یادگیری گرامر میپردازیم.
با اینحال بسیاری در آموزش زبان انگلیسی از همان ابتدا شروع به آموزش گرامر میکنند. در بسیاری از مدارس فرصت شنیدن و صحبت کردن از زبانآموز گرفته میشود، حتی باوجود سالها مطالعه گرامر بازهم از آن فراری هستند. بنابراین پیشنهاد این است که زبان انگلیسی را به شکلی طبیعی بیاموزید. از یادگیری آن لذت ببرید. در اینجا به چند روش و ترفند اشاره میشود.
- هدف خود را یادگیری گرامر در قالب قرار دهید. بههیچعنوان به قواعد فکر نکنید. اگر گرامر را به روشی قدیمی یاد بگیرید زمان مکالمه وقت زیادی را به فکر کردن به گرامر سپری میکنید و درنتیجه مانند ربات حرف میزنید. اگر بتوانید زبان را به شکل طبیعی و روان صحبت کنید خیلی بیشتر موردپسند و قبول بقیه قرار میگیرید تا اینکه بخواهید عالی و بدون هیچ اشتباه گرامری صحبت کنید.
- تا حد امکان به انگلیسی گوش دهید. به شکلی که افراد در فیلمها و به برنامهها حرف میزنند، بسیار دقت کنید، تلاش نمایید تا دقیقاً مانند آنها حرف بزنید و درواقع نحوه صحبت کردن آنها را کپی کنید. در خواندن هم همین شکل را دنبال کنید.
- بهجای اینکه زمان خود را به یادگیری تک کلمهها صرف کنید، سعی کنید تا آنها را در قالب عبارات و جملات یاد بگیرید.
لازم است بدانید گرامر بسیار مهم است اما نه به اندازه سایر چیز ها. تلاش نمایید تا نگرانی خود را نسبت به آن از بین ببرید و در صورتی که از گرامر متنفر هستید سعی کنید زبان را به شیوه ای لذت بخش و جذاب یاد بگیرید و یادگیری قواعد و گرامر را در سطوح پیشرفته در نظر بگیرید.

پروفسور کورنیلس کوبله
کارشناس ششم: پروفسور کورنیلس کوبله
صحبتهای پروفسور کورنیلس کوبله ( ناظر تمرینی زبان چینی و مدیر موسسه خدمات خارجی زبان آفریقایی و آسیایی )
باید گفت گرامر مانند چسبی است که کلمات را در کنار هم قرار میدهد. بنابراین آموزش گرامر امری ضروری است. اگر مشکلات و اشتباهات گرامری داشته باشید، دیگران شاید متوجه منظور شما نشوند و ای اینکه چیزی را بشنوید اما اصلاً متوجه آن نشوید. البته این را بدانید که افراد بومی دوست دارند که با شما صحبت کنند و از مکالمه زبان انگلیسی با شما لذت میبرند. پایبندی به گرامر زبان بسیار اهمیت دارد. منظور گرامری که بومیان از آن استفاده میکنند. حال این قواعد گرامری ممکن است درون کتابها باشند و یا اینکه درون کتابها نباشند.
یادگیری گرامر به معنای یادگیری فرمولها نیست، بلکه باید با شنیدن و استفاده مداوم از جملات بتوانید درک مناسبی پیدا کنید. این به این معناست که باید درست بودن یا نبودن گرامر را متوجه شوید. اینکه گرامر را بدانید مهم است اما بهکارگیری صحیح آنها بسیار مهمتر است. حال باید ببینیم این چگونه بهدست میآید؟ با گوش دادن. به بومی زبانها بهدفعات زیاد گوش بدهید. همچنین با تعداد زیاد از گرامر در جملات و عبارات معنادار استفاده کنید. بهصورت خلاصه باید گفت که باید این فرایند را دنبال نمایید: بشنوید…تکرار کنید…حفظ کنید… از گرامرهای جدید در جملات خود استفاده کنید. آنهم نه به شکل تکی و جداگانه. بلکه از آنها برای ساختن جملات عبارات معنادار استفاده نمایید.
کارشناس هفتم: بنی لوئیس
صحبتهای بنی لوئیس ( مربی زبان و مسلط به 7 زبان دنیا)
گرامر مانند یک مرتب کننده برای زبان عمل میکند. درواقع باید چیزی برای مرتب کردن وجود داشته باشد تا مرتب کننده معنا پیدا کند. بنابراین پیشنهاد میشود در سطوح پایین تا جایی ممکنه از یادگیری گرامر پرهیز نمایید و بیشتر تمرکز را بر روی مکالمه حتی با اشتباهات زیاد بگذارید. وقتی یادگیری زبان را با یادگیری گرامر شروع کنید، دانستن قواعد منجر به این میشود که زمان زیادی را به زبان فکر کنید و همیشه احساس نگرانی داشته باشید، زیرا همیشه متوجه اشتباهاتی که میکنید هستید. در هر حال وقتی به سطوح متوسط و بالاتر رسیدید، یادگیری گرامر اهمیت زیادی مییابد و بهشدت باید به آن پرداخته شود. از یک کتاب گرامر خوب استفاده کنید و به مرتبسازی چیزهایی که تا به امروز یاد گرفتید بپردازید. اگر گرامر را در زمان مناسب یاد بگیرید تعداد زیادی Aha Moment دارید و بسیار به شما خوش میگذرد.
برای خیلی از افراد عالی شدن در گرامر بهنوعی یک مأموریت غیرممکن است. لازم است بدانید که برای یادگیری مکالمه نیازی به یادگیری گرامر ندارید. بیشتر مراکز آکادمیک این حرف را اصلاً قبول ندارند. با داشتن دایره لغات کافی و آشنا بودن به بیان صحیح آنها بهراحتی میتوانید مکالمه کنید حتی اگر خیلی عالی نباشید. زمانی که به سطوح بالاتر برسی گرامر در نوشتارهای رسمی و جدی اهمیت زیادی پیدا میکند. اما برای مکالمه و نوشتارهای معمولی نیاز چندانی به آن ندارید. حتی در زبان انگلیسی گاهی I done استفاده میکنیم. یعنی از have استفاده نمیکنیم. یا زمانی که میخواهیم یک مکالمه به زبان پرتغالی داشته باشیم تلاش میشود بهجای خیلی رسمی بودن، طبیعیتر پیش برویم. حتی قبل از تدریس زبان انگلیسی بهعنوان یک بومی زبان چیزی به نام مفعول غیر آشنا بود. گرامر میتواند بسیار شیرین و دوستداشتنی باشد. بنابراین زمانی به آن رجوع کنید که چیزی از زبان میدانید.
کارشناس هشتم: رتنو سوفیانیک
صحبتهای رتنو سوفیانیک ( معلم زبان در شهر بالی اندونزی )
در یادگیری زبان همهچیز به سطح شما ربط دارد. زمانی که مبتدی هستید باید خود را درگیر زبان کنید. بهدفعات زیاد بشنوید، به خونید، بنویسید و صحبت کنید. گرامر چیزی جدا از زبان نیست، درواقع گرامر جزئی از زبان است. اگر یک فرد مبتدی یادگیری زبان را با گرامر شروع کند، مطمئناً گیج میشود و نمیتواند زبان را به خوبی درک کند. در معرض قرار گرفتن در زبان روشی است که به کمک آن میتوان بر گرامر مسلط شد. پس از این که به قدر کافی زبان رو درک کردید و در صحبت کردن مسلط شدید، حال زمان آن است که گرامر را به شکلی جدی یاد بگیرید.
کارشناس نهم: جان فادرینگهام
صحبتهای جان فادرینگهام (نویسنده کتاب چگونه به هر زبان مسلط شویم)
اگر از دسته افرادی هستید که گرامر را با ترسولرز مطالعه میکنید، لازم است بدانید نیازی به مطالعه گرامر برای استفاده و یا کاربرد آن ندارید. تنها کاری که باید بکنید این است که ورودی کافی برای درک ساختار جملات به ذهن خود بدهید و به تعداد گوش دهید و بخوانید. البته با تمرین کافی میتوانید به الگوها مسلط شوید که این کار نیاز زیادی به نوشتن و صحبت کردن دارد. لازم است این نکته روشن شود که شما به یک تنبلی و مکالمه تارزانی تشویق نمیشوید. شما باید با تلاش زیادی مهارتهای زبانی خود را افزایش دهید و بتوانید به یک سطح بالایی از سلالت و روانی برسید. در این مرحله خواهید توانست ساختار گرامر را که قبلاً شنیدهاید و خواندهاید، بیان کنید.
منظور این است که نیازی ندارید ساعتها کتابهای گرامری را مطالعه نمایید. مهارت درک و ارائه ساختار گرامری صحیح به حافظه رویدادی بستگی دارد. این حافظه با مکالمات ساخته میشود. خواندن قواعد گرامری در کتابهای درسی در ذهن شما یک حافظه اظهاری ایجاد میکند که ازنظر بسیاری این حافظه کارساز است. اما حافظه رویدادی توانایی زیادی در انجام مکالمات ناخودآگاه دارد. نباید اجازه دهید گرامر شمارا بترسانید، یا اینکه اگر قادر نشدید چیزی را بفهمید یا به دیگران بفهمانید، نباید از تلاش کردن منصرف شوید. باید بیشتر تلاش نمایید تا از زبان لذت ببرید و بهمرور زبان گرامر را در قالب جملات و عبارات زبان یاد بگیرید.

داناوان ناگل
کارشناس دهم: داناوان ناگل
صحبتهای داناوان ناگل (مسلط بر بیش از 10 زبان دردنیا) :
انگیزه از گرامر بسیار مهمتر است. بهعنوان یک معلم انگلیسی در ترکیه مشغول به تدریس بودم. زبان آموزان کلاس من در پیشرفته بودند و میتوانستند متون پیشرفته زیادی را بخوانند. وارد کلاس شدم و گفتم: ? Hi Everyone, How are you doing. بههیچعنوان شوخی نمیکنم، در کلاس سی نفر زبانآموز در کلاس نشسته بودند و تنها 2 یا 3 نفر متوجه معنای حرف من شدند و به من پاسخ دادند. بامطالعه گرامر فهم آکادمیک آنها بالا رفته بود اما نمیتوانستند از زبان استفاده کنند. ابتدا باید به زبان فکر کرد. انسانها حداقل تا قبل از 5 سالگی گرامر مطالعه نمیکنند اما قادر به صحبت کردن هستند. در مدارس شروع به یادگیری گرامر کردیم زیرا نیاز بود تا قدرت نوشتاری و خواندن خود را بالا ببریم. زیرا قبلاً صحبت کردن را آموخته بودیم. تفاوتهایی در یادگیری زبان اول و دوم وجود دارد . بهعنوان مثال بزرگسالان باید تفاوت بین زبانها را درک کنند که البته بعضی به نفع زبانآموزی هستند و بعضیها نه. باوجود اینهمه تفاوت بازهم میتوان بچهها را شبیهسازی کرد.
بچه ها با طی کردن 5 مرحله شروع به صحبت کردن می کنند :
- حرف زدن به صورت نامفهوم
- به شکل تک کلمه ای حرف زدن و اسامی مانند ماشین، مامان، سیب و …
- گفتن دو یا سه جمله ساده ( مثلا من می خواهم، خانه بزرگ و…)
- گفتن جملات پیچیدهتر با حروف اضافه اما از با یک گرامر اشتباه ( مثل I goed daddy’s work یا Daddy work there)
- گفتن درست و صحیح جملات ساده از لحاظ گرامری. ( مامان، من گرسنهام)
البته باید در نظر بگیرید که بچهها این مراحل را بدون اینکه بتوانند چیزی را بخوانند طی میکنند و همهچیز را تنها با شنیدن از اطرافیان میآموزند. شنیدن، تکرار کردن، شنیدن و… بهندرت اشتباهات خود را تصحیح میکنند، بیشتر خود اشتباهاتشان را پیدا و اصلاح میکنند. آنها زبان را به شکل بخش، بخش یاد میگیرند. بهعنوان مثال برای یادگیری کلمه want شنیدند I want a cookie. همهچیزهایی که در حال حاضر استفاده میکنیم را قبلاً شنیدهایم. هیچکدام از چیزهایی که در مکالمات خود استفاده میکنید، مخصوص تنها شما نیستند.
یک کودک میتواند با یادگرفتن جمله I want a cookie از الگوی مشابه استفاده نماید و هر چیزی که دوست دارد را بیان نماید. بزرگترین مشکل افراد بزرگسالان حریص بودن آنهاست. دوست داریم که همهچیز را بدانیم. البته دانستن همهچیز اهمیت ندارد. مانند اینکه مصدر یک حالت خاص از فعل چیست یا اینکه چرا فعل را باید به این شکل صرف کنیم یا بسیاری موارد دیگر. بهجای این سؤالات بیاهمیت بهتر جملات را در قالبهای مختلف و بخش شده تمرین کنید تا بتوانید به شکل ناخودآگاه از آنها در صحبتهای خود بهره بگیرید. بهعنوان مثال: I had breakfast in the morning. اگر این جمله را به دفعات زیاد بشنوید می توانید به شیوه های مختلف از آن استفاده نمایید.
I had lunch in the afternoon.
I had dinner at night.
تمامی این جملات از یک الگو پیروی میکنند. ما از این الگوها بدون فکر کردن به آن ها استفاده میکنیم. زیرا به دفعات زیاد این الگو های مشابه را شنیدهایم و نحوه استفاده از آن ها را درک کردهایم. بنابراین باید بدانیم مطالعه گرامر برای انجام مکالمه بههیچعنوان نیاز نیست. در واقع شنیدن جملات به صورت بخش بخش اهمیت بسیار بیشتری دارد.

استیو کافمن
کارشناس یازدهم: استیو کافمن
استیو کافمن ( موسس سایت lingQ و زبان آموز حرفه ای مسلط به 17 زبان دنیا)
معمولاً مدارس تمرکز زیادی بر روی گرامر و تمرینها دارند و بهشدت آنها را پیچیده میکنند. در مدارس قواعد زیادی آموزش داده میشوند اما زبان آموزان آنها را یاد نمیگیرند، زیرا همه این الگوها باید زمانی را طی کنند تا درون ذهن قرار بگیرند. اگر میخواهید با کمک کتاب گرامر را بیاموزید، باید به این نکته توجه داشته باشید که آیا کتاب بیشتر شامل متن است یا توضیح؟ به نظر میرسد داشتن متن بسیار مهمتر است و کتاب باید شامل متون زیادی باشد. البته متون جذابی که فهرست لغات نیز داشته باشد. الگوهای در حال یادگیری باید بهدفعات زیاد در دروس دیگر نیز باید معرفی گردند و تمرین شوند. زمانی که بهاندازه کافی در معرض زبان قرار میگیرید و با استفاده از آن به مکالمه بپردازید میتوانید بهصورت غریزی به این احساس برسید که چه شیوه بیانی غلط و کدامیک درست است. نه تنها ازنظر گرامری بلکه همچنین ازنظر استفاده درست و صحیح از کلمات.
باید بدانید که تنها با استفاده و عادت کردن در زبان میتوانید به این مرحله برسید. زمانی که به یک زبان عادت نمایید، میتوانید بهصورت ناخودآگاه از آن استفاده کنید. زمانی که تمرکز خود را بر گرامر میگذارید، همیشه به این فکر میکنید که آیا آن را بهدرستی بهکار بردهاید یا خیر. یعنی همیشه به چیزی که گفتهاید شک دارید، حتی اگر صحبتی که کردهاید، درست بوده باشد. این چیزی است که برای روان و سلیس شدن در زبان بههیچعنوان مناسب نیست. بنابراین باید بر روی فهم زبان، واژگان و ورودیها تمرکز نمایید و خود را به زبان عادت دهید. من زمانی شروع به مطالعه گرامر میکنم که ابتدا چیزی از زبان متوجه شده باشم، در غیر این صورت خواندن گرامر هیچ فایده ای ندارد، زیرا من چیزی از زبان نمیدانم پس مطالعه گرامر ضرورتی ندارد.
جمع بندی:
نظرات افراد زیادی برای نوشتن این مقاله بررسی شدهاند. هرچند تنها به یازده نفر اشارهشده اما بیشتر نظرات در همین حدود بیان شدهاند. جواب این سؤال که آیا باید گرامر را مطالعه کرد یا نه، به شکلهای مختلف میتواند موردبررسی قرار بگیرد. بهتر است ابتدا هدف را ارزیابی نمود. برای بسیاری از افراد هدف از یادگیری زبان برقراری ارتباط میباشد. اینکه بتوان زبان انگلیسی را فهمید، خواند، صحبت کرد و همچنین نوشت. بنابراین برای اینگونه افراد مطالعه گرامر چندان نیاز نیست.
اما افرادی که میخواهند زبان را بهصورت آکادمیک دنبال کنند، ضروری است. بهعنوان مثال اگر فردی بخواهد مقالهای با نوشتار حرفهای بنویسد، یا هدف او شرکت در یک آزمون بهخصوص باشد، بنابراین نیاز دارد تا گرامر را مطالعه نماید. در این زمینه باید گرامر مطالعه شود اما اینکه چه موقع این کار را انجام دهید، موردبحث است. بیشتر کارشناسان با خواندن گرامر از ابتدای راه موافق نیستند، همه بیان میکنند که بهتر است در ابتدا زبان درک شود، سپس به مطالعه گرامر پرداخت.
درک زبان به این معناست که باید دایره واژگان خود را افزایش دهید. آوا و شیوه بیان کلمات را بیاموزید. به گفته داناوان ناگل الگوهای بخش، بخش شده در زبان را یاد بگیرید. همچنین با توجه به نظر بنی لوئیس واژگانی و عبارات یاد گرفتهشده به صورت بخش بخش شده را با کمک گرامر مرتبسازی نمایید.
بنابراین ابتدا باید هدف خود را تعیین نمایید. زبان به معنای برقراری ارتباط است. حتی اگر هدف شما قبولی در آزمون تافل یا آیلتس است، باید ابتدا زبان را درک کنید و تلاش کنید بهدرستی از آن استفاده نمایید. پس از مشخص کردن هدف، تلاش کنید تا گرامر را در قالب جملات و عبارات یاد بگیرید و با رسیدن به سطوح بالاتر، گرامر را بهصورت جداگانه و حرفهای بیاموزید. لازم به ذکر است بدون مطالعه گرامر هم میتوان به یک سطح از سلاست و روانی در زبان برسید، البته چنانچه قصد زندگی در اروپا، امریکا و استرالیا از طریق ویزای کاری را دارید و امور ساخت رزومه حرفه ای تان را به کارشناسان LTS واگذار کردهاید، و اگر میخواهید بهصورت حرفهای و کامل بر زبان مسلط شوید، نیاز است که یادگیری گرامر انگلیسی را تا سطح پیشرفتهای نیز در برنامه یادگیری زبان خود قرار دهید. حال میخواهیم این مقاله را با یک نقلقول از آقای کاتو لامب به اتمام برسانیم:
“زبان را با کمک گرامر یاد نگیرید، بلکه گرامر را از راه زبان یاد بگیرید.”